1. مهدویت از گفتمان های جدید در میان نسل انقلاب است. حتماً بزرگترها به یاد میاوردند که در سالهای قبل از انقلاب مهدویت موضوعی محجور در میان عوام بوده است. در سالهای اخیر گروههای مختلفی نیز با این داعیه سر برآوردهاند و این موضوع مهم را مطرح میکنند. اما آنچه در میان آنها مطرح میشود، تناقض و تعارض در اینگونه دیدگاههاست.
2. انقلاب اسلامی به عنوان نقطهی عطفی در تاریخ معاصر خود موجب مطرح شدن این اندیشه در میان عامه مردم در جامعه گردید. از این رو نشان دادن ارتباط میان اندیشه انقلابی-اسلامی و اندیشه مهدویت در عصر حاضر از ابعاد مهمی است که باید کاملاً ترسیم شود تا نوع موجهه ما با این جریانات مشخص گردد.
3. انقلاب اسلامی ما نمود ظاهری و بیرونی اندیشه امام خمینی است؛ اندیشه ای که در نوع جامعش تعبیر به اسلام ناب میشود. این نوع برداشت از دین اسلام همان برداشتی است که ضامن سلامت و حرکت رو به جلوی انقلاب است.
4. از دیدگاه امام انتظار همواره باید با حرکت و عمل همراه شود. «اینطور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان-سلام الله علیه- هستیم پس دیگر بنشینیم در خانههایمان و تسبیح را در دست بگیریم و بگوئیم عجل علی فرجه. عجل با کار شما باید تعجیل بشود. شما باید زمینه را فراهم بکنید برای آمدن او. (1/10/62) افضل الاعمال «انتظار» الفرج.
5. در اندیشه امام متجر به شخص یا گروهی اطلاق میشود که یا
1. دیدگاه ناقصی به احکام دین دارد.
2. یا اینکه نگاهش به دین یک نگاه ابزاری است که فقط تا جایی میتواند انسان را همراه کند.
6. «خون دلی که پدر پیرتان از این دسته از متحجران خورده است، هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.» (3/12/67- منشور روحانیت)
«شما بای نشان دهید که چگونه مردم علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کرده اند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایه داری اسلام التقاطی و در یک کلمه اسلام آمریکایی کردند.» (25/10/67)
7. از جمله مصادیق این نوع اسلام، انجمن حجتیه است که نگاهی فردگرایانه به دین دارد و از نگاه حکومتی به دین ابا میکند و با تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت مخالف است. آنها تنها وظیفه منتظر واقعی را دعا برای تعجیل در ظهور میدانند شکل و نمادگرایی از مظاهر این نوع نگاه به انتظار و دین است.
8. نوع نگاه دیگر که آن نیز میتواند از مصادیق تحجر دانست. نگاه غیر جامع به دین است که از سوی بعضی برخی گروههای موسوم به اصلاح طلب بیشتر مطرح میشود. از آن رو که میگویند در دین نباید انتظار بی جا داشته باشیم و از آنچه که دین درباره اش نظری ندارد، نباید منتظر پاسخ بود. هنوز از جانب این گروهها نظر خاصی درباره مهدویت مطرح نشده است. اما بعید نیست که در آینده نه چندان دور، آنها نیز داعیه مهدویت را مطرح کنند که آن هم دور از اندیشه اسلام ناب است.
9. نوع نگاه متحجرانه دیگر به دین، آن است که و ظیفه دین را فقط عرصه فردی بدانیم. حتی در نگاه به حکومت را اجبار بر اجرای احکام فردی بدانیم. گروههای موسوم به انصار حزب الله از این اندیشه و نگاه متاثر بوده اند. مهمترین شعار این گروه در این دوره مرگ بر بدحجاب بوده است و وظیفه حکومت را مقابله با آنها میدانسته اند. البته اکنون نگاه آنها ممکن است عوض شده باشد یا مسائل دیگری را مطرح کنند. اصل این نگاه به حاکمیت که وظیفهاش صرفاً نظارت بر اجرای احکام فردی است مشکل دارد.
10. نگاه اسلام ناب به انقلاب؛ آن را یکی از سلسله مبارزات قبل از ظهور میداند. در این نظام فکری ظهور، آخرین حلقه از سلسله مبارزات مبارزان راه حق و حقیقت است.
11. در اندیشه امام «ره» عدالت جزء همراه با اسلام است و جزئی که در مقابل تحجر قرار میگیرد و نه در کنار آن «مردم، علیه ظلم و بیداد ،تحجر و واپس گرایی قیام کردهاند....» و این همراهی در اندیشه انتظار هم منظور نظر است. یعنی مبارزه در راه عدالت و تحجر ستیزی مقدمهای است بر ظهور نهایی منجی.
12. امروز بیش از هر روز دیگر نیاز به بازخوانی اندیشه امام احساس می شود. امروزی که به نظر می رسد دو گفتمان تحجر و عدالت در مقابل هم اند و اندیشه انتظار سازنده در حال به حاشیه رانده شدن از سوی برخی از گروههایی است که با انقلاب ما هماهنگی ندارند.