ابوطالب عموی پیامبر صلی اللّه علیه و آله با دختر عموی خود فاطمه دختر اسد ازدواج کرد خداوند سه
پسر به نامها: طالب ، عقیل ، و جعفر به او عنایت کرد، در این ایام ، روزی فاطمه دید پیامبر اکرم صلی
اللّه علیه و آله خرما میل می کند ولی خرمایی که خیلی خوشبو است و تاکنون چنین بوی خوشی به
مشام فاطمه نرسیده بود، گفت : ((از آن خرما اندکی به من بده بخورم ))
پیامبر: صلاح نیست که این خرما را بخوری مگر اینکه گواهی دهی که خدایی جز خدای یکتا و بی همتا
نیست و من محمد فرستاده خدا هستم .
فاطمه بی درنگ گواهی داد، آنگاه خرما را گرفته و خورد، میل او بیشتر شد، این بار برای شوهر گرامیش
ابوطالب در خواست خرما کرد، رسول خدا صلی اللّه علیه و آله با او پیمان بست که خرما را قبل از آنکه
ابوطالب گواهی به یکتایی خدا و رسالت آن حضرت بدهد به او ندهد، فاطمه این پیمان را پذیرفت ، خرما
را به خانه آورد، شامگاه ابوطالب گفت در خانه بوی بسیار خوشی به مشام می رسد که در تمام عمر
چنین بویی را احساس نکردم ، فاطمه خرما را نشان داد و قصه آن خرما را بیان کرد.
ابوطالب به طور مکرر خرما خواست ، فاطمه گفت : پس از ادای شهادتین ، خرما را خواهم داد، بالاخره
ابوطالب شهادت به یگانگی خدا و رسالت محمد صلی اللّه علیه و آله داد و با او عهد کرد که نزد قریش این
اقرار را فاش نسازد، فاطمه هم پذیرفت .
آن شب ابوطالب آن خرمای شگفت انگیز را میل فرمود: فاطمه هم که از آن خورده بود، در همان شب نور
علی علیه السلام منعقد گردید، فاطمه از آن هنگام به بعد در جهان جدیدی وارد شد، روز به روز بر شکوه
و عظمت او می افزود تا آن هنگام که در درون کعبه ، علی علیه السلام از او چشم به جهان گشود
عظمت آیة اللّه العظمی بروجردی
یکی از علمای زاهد و فرزانه مرحوم آیة اللّه حاج شیخ محمد حسین تنکابنی (عمو و پدر زن خطیب توانا
حجة الاسلام و المسلمین محمد تقی فلسفی ) بود که در تهران مسجد همت آبادی ، خیابان خراسان
نزدیک راه آهن سابق اقامه جماعت می نمود این بزرگوار در عصر مرجعیت آیة اللّه العظمی سید
ابوالحسن اصفهانی (وفات یافته 13 آبان سال 1325 شمسی ) نماینده تام الاختیار آن مرجع در تهران
بود.
آیة اللّه شیخ محمد حسین تنکابنی پس از رحلت مرحوم آیة اللّه العظمی سید ابوالحسن اصفهانی
رحمة اللّه متحیر بود با پولهایی که از وجوهات در اختیار داشت چه کند؟
مرحوم آیة اللّه العظمی حاج حسین قمی رحمة اللّه در نجف اشرف به مقام مرجعیت رسیده بود، ولی
نام افراد دیگری نیز به عنوان مرجع ، مطرح بود، آیة اللّه تنکابنی همچنان متحیر بود که مردم را چه کسی
ارجاع دهد و پولها را برای کدام مرجع بفرستد؟ (زیرا بسیار وظیفه شناس و محتاط بود) گاهی در باطن به
امام عصر (عج ) متوسل می شد و از ایشان می خواست تا هدایتش کند.
خطیب توانا آقای فلسفی می نویسد: تا اینکه روزی به منزل عمویم آیة اللّه تنکابنی رفتم ، گفت :
دیشب در خواب دیدم نگفت امام عصر را در خواب دیدم در خواب بمن گفتند: این پولها را به ((ولوگردی ))
بده . ایشان تا مدتی متحیر بود که ولوگردی کیست ، طولی نکشید که آیة اللّه العظمی حاج آقا حسین
قمی رحمة اللّه در 17 بهمن 1325 شمسی (یعنی حدود 94 روز بعد از رحلت آیة اللّه سید ابوالحسن
اصفهانی ) از دنیا رفت ، کم کم مرجعیت آیة اللّه العظمی بروجردی رحمة اللّه مطرح شده و مورد قبول
مجتهدین و اهل خبره واقع شد، مرحوم عمویم آیة اللّه تنکابنی مطمئن گردید که ((ولوگردی )) همان آیة
اللّه بروجردی است ، همه وجوهات را به ایشان پرداخت .
سرانجام مرحوم آیة اللّه حاج شیخ محمد حسین تنکابنی در روز 24 مرداد سال 1327 شمسی از دنیا
رفت .
سرانجام مرحوم آیة اللّه العظمی بروجردی رحمة اللّه در پیشگاه امام زمان (عج ) می باشد.
کشاورزی کار همه نیکان تاریخ
عبورم به صحرا افتاد، از دور دیدم شخصی به طور فعال ، مشغول کشاورزی و آماده کردن زمین برای
زراعت است ، نزدیک رفتم دیدم امام هفتم حضرت کاظم علیه السلام است ، مشاهده کردم ، در گرمای
سوزان آنچنان کار می کند، که از پاهایش عرق سرازیر بود، دلم به حالش سوخت ، به پیش رفتم و
گفتم :
((عذر می خواهم ، سؤ ال دارم ، و آن اینکه چرا این کار و فعالیت را به عهده دیگران نمی گذاری ؟))
در پاسخ فرمود:
ای فرزند حمزه ! چرا به عهده دیگران بگذارم ، افراد بهتر از من همیشه به کشاورزی و امثال آن از کارهای
تولید اشتغال داشتند؟
گفتم : مثلا چه کسانی ؟ فرمود:
مانند پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله علی علیه السلام و همه پدران و نیاکانم ، کشاورزی و کار و
تلاش برای کسب معاش از کارهای پیامبران و رسولان خدا و بندگان نیک پروردگار است