بسم الله الرحمن الرحیم
پند های از نهج البلاغه قسمت دوم
زندگى دنیوى دلیل زندگى اخروى
عجبت لمن أنکر النشاه الاخرى و هویرى النشاه الاولى
ترجمه:
در شگفتم، از کسیکه زندگى این دنیا را مىبیند، و باز زندگى دنیاى دیگر (آخرت) را قبول ندارد.
شرح:
کسیکه با درک و دانائى، در زندگى این دنیا نظر کند، سراسر دنیا را، پر از نشانههایى خواهد دید که از قدرت آفرینش خداوند حکایت مىکنند. و کسیکه قدرت آفرینش خداوند را، با عقل و بینش برسى کند، هرگز مسئله آخرت و زندگى پس از مرگ را انکار نخواهد کرد.
اگر ما، با دقت و شعور و انصاف، به دنیاى خود نگاه کنیم، به روشنى مىبینیم که انسان و حیوان و گیاه، و بالاخره تمام موجودات زنده این دنیا، از ((نیستى)) به وجود آمدهاند. پس خداوند که قادر بوده است این زندگى و این همه موجودات زنده را، از((نیستى)) به ((هستى)) بیاورد، باز هم قدرت آن را خواهد داشت که پس از مرگ و نابودى این موجودات، یکبار دیگر آنها را زنده کند.
اگر در زندگى انسان دقت کنیم، از یک نظر، خواهیم دید که خداوند، در همین دنیا هم، ریشه و اصل زندگى انسانها را دل خاک قرار داده، و در وقت لزوم، افراد بشر را، از خاک به وجود آورده است.
ابتدا، ریشه زندگى و اصل وجود ما، در دل همین خاکهاى بیابانى پنهان بوده است. از دل این خاکها، گندم و برنج و سبزى و میوه و دیگر گیاهان خوردنى و روئیدهاند. قسمتى از این روئیدنیها را، پدر و مادر ما خوردهاند. قسمت دیگرى را نیز حیوانات خوردهاند، تا زنده بمانند و بزرگ شوند و به صورت غذاى انسان در آیند. یعنى پدر و مادر ما، وقتى گوشت حیوانات را نیز خوردهاند، در حقیقت، از غذایى استفاده کردهاند که اصل آن، باز هم از خاک بوده است. به این ترتیب، پدر و مادر ما، با خوردن خوراکىهایى، که در هر حال، از زمین بدست مىآید، به زندگى خود ادامه دادهاند و بزرگ شدهاند بعد، وجود ما، همچون یک یاخته، در پشت و شکم آنها، پیدا شده است آنگاه ما شروع به رشد کردهایم، صاحب دست و پا و چشم و گوش و مغز و سایر اعضاء بدن شدهایم سرانجام، به صورت یک انسان کامل، از شکم مادر، به این جهان قدم گذاشتهایم. تمام این مراحل، از وقتى که ذرات هستى ما، در دل خاکها بوده، تا وقتى که این ذرات به وجود پدر و مادر منتقل شده و سپس به صورت انسان در آمده است، با قدرت آفرینش خداوند طى شده است.
پس مىبینیم که خداوند، قبلا، یکبار قدرت خود را، در همین دنیا، نشان داده و ما را، از خاک به خود آورده است. به این ترتیب، خدایى که چنین قدرتى دارد، یکبار دیگر هم، قادر به انجام این کار خواهد بود. یعنى، وقتى ما بمیریم و به مشتى خاک مبدل شویم، دوباره، در روز قیامت، خداوند ما را، از دل خاکها بیرون مىآورد، و به ما (( هستى)) و زندگى مىدهد، تا براى رسیدگى به حساب کارهایمان، در صف محشر آماده شویم.
در خلوت هم از گناه بپرهیزید
اتقوا معاصى الله فى الخلوات فان الشاهد هو الحاکم
ترجمه:
در شگفتم، از کسیکه زندگى این دنیا را مىبیند، و باز زندگى دنیاى دیگر (آخرت) را قبول ندارد.
شرح:
کسیکه با درک و دانائى، در زندگى این دنیا نظر کند، سراسر دنیا را، پر از نشانههایى خواهد دید که از قدرت آفرینش خداوند حکایت مىکنند. و کسیکه قدرت آفرینش خداوند را، با عقل و بینش برسى کند، هرگز مسئله آخرت و زندگى پس از مرگ را انکار نخواهد کرد.
اگر ما، با دقت و شعور و انصاف، به دنیاى خود نگاه کنیم، به روشنى مىبینیم که انسان و حیوان و گیاه، و بالاخره تمام موجودات زنده این دنیا، از ((نیستى)) به وجود آمدهاند. پس خداوند که قادر بوده است این زندگى و این همه موجودات زنده را، از((نیستى)) به ((هستى)) بیاورد، باز هم قدرت آن را خواهد داشت که پس از مرگ و نابودى این موجودات، یکبار دیگر آنها را زنده کند.
اگر در زندگى انسان دقت کنیم، از یک نظر، خواهیم دید که خداوند، در همین دنیا هم، ریشه و اصل زندگى انسانها را دل خاک قرار داده، و در وقت لزوم، افراد بشر را، از خاک به وجود آورده است.
ابتدا، ریشه زندگى و اصل وجود ما، در دل همین خاکهاى بیابانى پنهان بوده است. از دل این خاکها، گندم و برنج و سبزى و میوه و دیگر گیاهان خوردنى و روئیدهاند. قسمتى از این روئیدنیها را، پدر و مادر ما خوردهاند. قسمت دیگرى را نیز حیوانات خوردهاند، تا زنده بمانند و بزرگ شوند و به صورت غذاى انسان در آیند. یعنى پدر و مادر ما، وقتى گوشت حیوانات را نیز خوردهاند، در حقیقت، از غذایى استفاده کردهاند که اصل آن، باز هم از خاک بوده است. به این ترتیب، پدر و مادر ما، با خوردن خوراکىهایى، که در هر حال، از زمین بدست مىآید، به زندگى خود ادامه دادهاند و بزرگ شدهاند بعد، وجود ما، همچون یک یاخته، در پشت و شکم آنها، پیدا شده است آنگاه ما شروع به رشد کردهایم، صاحب دست و پا و چشم و گوش و مغز و سایر اعضاء بدن شدهایم سرانجام، به صورت یک انسان کامل، از شکم مادر، به این جهان قدم گذاشتهایم. تمام این مراحل، از وقتى که ذرات هستى ما، در دل خاکها بوده، تا وقتى که این ذرات به وجود پدر و مادر منتقل شده و سپس به صورت انسان در آمده است، با قدرت آفرینش خداوند طى شده است.
پس مىبینیم که خداوند، قبلا، یکبار قدرت خود را، در همین دنیا، نشان داده و ما را، از خاک به خود آورده است. به این ترتیب، خدایى که چنین قدرتى دارد، یکبار دیگر هم، قادر به انجام این کار خواهد بود. یعنى، وقتى ما بمیریم و به مشتى خاک مبدل شویم، دوباره، در روز قیامت، خداوند ما را، از دل خاکها بیرون مىآورد، و به ما (( هستى)) و زندگى مىدهد، تا براى رسیدگى به حساب کارهایمان، در صف محشر آماده ش