رفتار تربیتی حضرت زهرا(س) با فرزندان
نقش اساسی مادر در سعادت و شقاوت نسل :بی تردید، سرنوشت هر انسانی، ریشه در روحیات و خصلت های کسانی دارد که در دوران طفولیت، نزدیکترین انسانها به او بودند. از طرف دیگر، در این دوران، مادر نزدیکترین فرد به...
نقش اساسی مادر در سعادت و شقاوت نسل :
بی تردید، سرنوشت هر انسانی، ریشه در روحیات و خصلت های کسانی دارد که در دوران طفولیت، نزدیکترین انسانها به او بودند. از طرف دیگر، در این دوران، مادر نزدیکترین فرد به انسان بوده، نقش سازنده وی در تعیین مسیر فرزند، بینهایت در خور توجه و امعان نظر است.
نقطه آغازین سعادت یا شقاوت انسانها، دامن مادر و محیطی است که مادر، رکن اساسی آن محسوب میشود. پس میتوان گفت از این جهت، کودک مانند مومی است که در میان دستان قدرتمند مادر، قابلیت تبدیل به هر شکل و هیأتی را دارد.
برتری الگوی پرورش :
با کمی دقت در برخورد عاطفی و منطقی حضرت زهرا سلام اللّه علیها در می یابیم که آن بانوی بزرگوار، در ساختن روح و شخصیت فرزندان گرامی اش از ابزاری بسیار ظریف و دقیق استفاده کرده است، که بسیاری از آنها در حال حاضر، میان روانشناسان تربیتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و خبرگان این فن به نتایج مثبت آن ایمان آورده اند.
بی شک، این توفیق بی نظیر در تربیت کودکان، ناشی از شناخت عمیق و صحیحی است که اسلام در مورد انسان، ارایه داده است. بنابراین، اگر بگوییم هر مکتبی به اندازه شناخت درستی که از انسان دارد، در نظام تربیتی خود، به توفیقاتی دست مییابد، و چون دین آسمانی و الهی اسلام از کاملترین و واقع بینانه ترین شناخت در مورد انسان برخوردار است، بیشترین توفیق را در قضیه تربیت نسل به دست آورده، سخن به گزاف نگفته ایم.
روش تربیتی و اخلاقی حضرت فاطمه(س) بهترین شیوه و تجربه برای ساختن نسلی پاک و سعادتمند است.
از این رو، جا دارد که پیروان و ارادتمندان مکتب اسلام با به کار بستن شیوه ها و ظرایف تربیتی آن حضرت در رشد و تربیت نسلی پاک و پیشرو همت نموده، سعادت دنیا و آخرت فرزندان خود را بیمه کنند.
یکی از عوامل مؤثر در تشکیل شخصیت فرزندان فاطمه زهرا (س) وراثت است، زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهرهمند بوده، در وجود مطهر او هیچ رجس و گناهی راه ندارد، چنانچه در زیارت مطلقه امام حسین(ع) میخوانیم:
گواهی میدهم که شما در اصلاب پاک و ارحام مطهر بودید و هیچ غباری از شرک و جهالت، بر دامن شما ننشست.(1)
امام حسین(ع) در روز عاشورا، این حقیقت را یک بار دیگر بازگو کرد، تا از این طریق بر حقانیت خود تأکید ورزد بدین خاطر در آن روز تاریخی فرمود:
شهامت، آزادی منشی و کرامت خود را مرهون پاکدامنی و طهارت مادرم زهرا(س) هستم.
در واقع، عاشورا محصول تربیت و نتیجه آموزش های حضرت زهرا سلام اللّه علیها بود، زیرا ارکان اصلی این قیام بینظیر با شیوههای تربیتی فاطمه زهرا(س) تربیت یافته بودند. به عبارت دیگر، صحنه کربلا تأیید الهی بودن روش تربیتی صدیقه کبرا(س) بود.
شیوه های تربیتی حضرت زهرا(س) :
متخصصان تعلیم و تربیت در مورد نقطه شروع پرورش و تأثیرگذاری بر جان و روان کودک و به بیان دیگر، سن شروع تربیت کودک، نظرات مختلفی ابراز کرده اند. گفتنی است که اسلام در این رابطه، نظرات متقن و دقیقی ارایه کرده که بررسی تمام آنها از حوصله این نوشتار خارج است، لیکن یکی از ابتدایی ترین مراحل پرورش و اثرگذاری در روح کودک و نام گذاری دانسته است.
نام گذاری، برای طفل اهمیت فوق العاده ای دارد، زیرا اولین چیزی که در فهم لطیف و حساس کودک، راه پیدا میکند، نام و شهرت اوست. اینکه این نام چه بار فرهنگی و معناداری را حمل میکند، تأثیر شگرفی در روح و روان او دارد.
بدین جهت امیرالمؤمنین (ع) یکی از حقوقی را که فرزندان بر عهده پدر دارد نام نیکو و پسندیده می شمارد ومی فرماید: «حق الولد علی الولد أن یحسن اسمه»(2) تعیین نام مناسب، حقی است که فرزند بر ذمه پدر خود دارد.
با در نظر گرفتن مطلب فوق، باید اذعان داشت که حضرت زهرا(س) با همفکری و همکاری پیامبر (ص) و علی(ع) زیباترین نام ها را برای فرزندان خود انتخاب نمود و از این جهت، حقی که بر ذمه داشت به بهترین شکل ممکن ادا کرد.
اعتقاد به عقیقه :
عقیقه (قربانی) و صدقه از مستحباتی است که در اسلام، تأکید زیادی بر آن شده است. نقل شده است که فاطمه (س) هر گاه صاحب فرزندی می شد، برای آنها گوسفندی عقیقه می داد، سپس روز هفتم، سرشان را میتراشید و برابر وزن موهای آنها نقره صدقه داده، برای قابله و همسایه ها هدیه میفرستاد و دیگران را در شادی خود سهیم میکرد.(3)
یکی دیگر از سنت های جاری در زندگی صدیقه کبرا (س) گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ فرزند بود. آن حضرت به خوبی میدانست که باید کودک را از همان لحظات اول زندگی با کلماتی چون اللّه، محمد، نماز ... آشنا کرد که این آشنایی، به یقین در جهت گیری تمایلات روحی او به ملکوت اعلا اثر خوهد گذاشت.
عواطف مادری و نقش آن در تربیت فرزند :
روح انسان به گونه ای ساخته و پرداخته شده که نیاز به محبت و عطوفت، یکی از اساسی ترین نیازهای روحی او محسوب میشود؛ بدین جهت کودکان محروم از این نیاز فطری، دچار کمبودها و مشکلات روانی و گاه نواقص جسمی خواهند شد.
بر اساس تحقیقات دامنه داری که در این زمینه به عمل آمده است، بسیاری از بزهکاری های افراد مختلف ریشه در خلأ عاطفی آنها دارد و چنانچه جامعه ای در زمینه اشباع روانی و اقناع نیازهای فطری فرزندان خود، توفیقی به دست آورد، کمتر شاهد ناهنجاریهای فردی و اجتماعی خواهد بود.
حضرت فاطمه(س) که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سیراب گشته و قلبش کانون محبت به همسر و فرزندان خود بود در این جهت نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل، انجام میداد.
سلمان میگوید: روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام، فرزندش حسین گریه میکرد و بی تاب بود. عرض کردم، برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزندم اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.(4)
توجه به نیازهای کودک :
یکی از عوامل مؤثر در سلامت و نشاط روحی و جسمی فرزند، تغذیه و بهداشت است. تأمین این گونه نیازها که جسم و روح کودک را آرام و آسوده نگه می دارد، سلامتی و صلابت روح او را تا پایان عمر تضمین میکند. ناهنجاری های فراوانی که در انسانهای بزرگ دیده می شود، به نوعی ریشه در نیازهای این دوره از زندگی آنها دارد. علاوه بر این، نباید از تأثیرگذاری متقابل روح و جسم غافل بود. بی شک، یک جسم بیمار، روح را افسرده و بی نشاط میسازد، همان گونه که روح افسرده، موجب اخلال در فعالیتهای بدن میگردد.
بارها در تاریخ خوانده ایم که گاه، فاطمه زهرا(س) شکم فرزندانش را به قیمت گرسنگی خود، سیر میکرد.
زمانی که مسلمانان به علت کمبود آب، سخت در مضیقه بودند، فاطمه (س) حسن و حسین (ع) را نزد پیامبر(ص) برد و عرض کرد: ای رسول خدا! فرزندان من خردسالند و تحمل تشنگی در توان آنها نیست. پیامبر (ص) که نگرانی دخترش را در این رابطه، بجا و به موقع دید، زبان مبارکش را در دهان حسن و حسین(ع) قرار داد و با تر کردن دهان آنها، حضرت زهرا را از نگرانی در آورد و آن دو طفل کوچک را نیز از تشنگی مفرط نجات داد.(5)
عطوفت و مهر مادری در حضرت زهرا(س) به قدری بود که در لحظات پایانی عمر خود، سخت نگران حال فرزندانش بود. شاید بیشترین نگرانی آن حضرت برای محرومیت آنها از مادر بود، زیرا او می دانست که پس از شهادتش، هیچ کس نمی تواند مهر و محبت مادری را نسبت به آنها داشته باشد. فاطمه زهرا (س) برای اینکه فرزندانش از این نعمت بزرگ یعنی محبت مادرانه، محروم نمانند، به حضرت علی(ع) پیشنهاد کرد و از ایشان خواست که پس از او، کسی را به همسری انتخاب کند، که بتواند از عهده این مهم برآید.(6)
پس از رحلت رسول گرامی (ص)، مقداری از غم های حضرت زهرا (س) به محرومیت فرزندانش از محبت پیامبر(ص)، مربوط می شد و گاهی با قلبی سوزان، خطاب به فرزندانش چنین میگفت: کجا رفت پدرتان (پیامبر(ص)) که شما را عزیز میداشت؟ او شما را بر دوش خود سوار میکرد و به شما مهربانی مینمود. کجا رفت جد بزرگوارتان که از همه به شما مهربانتر بود، آن گونه که نمیگذاشت شما بر روی زمین راه بروید و همیشه شما را در آغوش خود داشت؟ آه که دیگر او را نمیبینم که شما را بر دوش گرفته باشد.(7)
بازی و تحرک :
علیرغم اینکه ظهور اسلام در محیطی کاملاً بی فرهنگ و دور از تمدن بود، اما برنامه و شیوه های ارایه شده از طرف اولیای دین، همیشه با انسانها از هر تمدن و فرهنگی سازگار است.
از جمله مواردی که در شیوه تربیت حضرت زهرا (س) جایگاه خاصی داشت، تحرک و بازی کودکان بود. این فعالیت و تکاپو به قدری برای سلامتی و رشد مناسب کودک، ضروری است که حتی برای تشویق آنها به تحرک و بازی، بزرگترها نیز باید تن به بازی و جست و خیز بدهند.
بازی در دوران کودکی به منزله واکنش کودک در برابر عوامل محیطی و بروز استعدادهای نهفته اوست که تأثیرات آن در کنار تقویت جسم و افزایش بنیه کودک، قابل توجه است. همچنین بازی، در تقویت نیروی ابداع و ابتکار کودک بی نهایت، مؤثر است. بنابراین غفلت از بازی به هیچ وجه به صلاح کودک و والدین او نیست.
همبازی شدن رسول معظم اسلام(ص) با فرزندان دخترش زهرا بیانگر این نکته مهم است که بازی و تحرک کودک، یکی از لوازم تربیت صحیح محسوب میشود.
حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) در خانه به بازی بچه ها توجه کافی مبذول میداشتند و همین امر، موجب شادابی و نشاط روزافزون آنها می شد.
در مقابل، خانه هایی که برای کودک، محیط مناسب و دلنشین برای بازی و تحرک نیست، در روحیه و شخصیت اعضای خردسال آن خانه، اثر نامطلوبی دارد، نباید فراموش کرد که تحرک و بازی، اقتضای طبیعت و سن کودک است و پدر و مادر وی وظیفه دارند شرط و لوازم این مهم را برای کودکان خود فراهم سازند. حضرت فاطمه(س) از همان دوران کودکی با فرزندانش همبازی میشد، و به این نکته نیز توجه داشت که در بازی، نوع الفاظ و حرکات مادر، سرمشق کودک، قرار میگیرد؛ بنابراین باید از الفاظ و جملات مناسبی استفاده کرد. علاوه بر این باید در قالب بازی و شوخی، نفس کودک را تقویت نموده، او را به داشتن مفاخر و ارزشهای اکتسابی تحریک و تهییج کرد. اینها همه مرهون در پیش گرفتن شیوه های صحیح در این رابطه است.
نقل شده است که حضرت زهرا(س) با فرزندش امام حسن مجتبی(ع) بازی میکرد و او را بالا می انداخت و می فرمود:
إشْبَه أباکَ یا حسن
واخلَعْ عن الحقِ الوَسَنَ
و اعبد الها ذامِننَ
و لا تُوالِ ذَا الاِحَنِ
پسرم حسن، مانند پدرت باش. ریسمان ظلم را از حق بر کن. خدایی را بپرست که صاحب نعمتهای متعدد است و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی، دوستی مکن.
همچنین نقل شده است که وقتی فرزندش حسین(ع) را بازی میداد، این گونه می فرمود:
اَنْتَ شبیهٌ بأبی
لَسْتَ شبیها بعلیٍ
تو به پدر من (پیامبر(ص)) شبیهی و به پدرت علی شباهت نداری.
طبق همین نقل، این بیت، موجب خنده و تبسم حضرت علی(ع) می شد. از این قطعات تاریخی، استفاده میشود که حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) علیرغم تمام مشکلات و گرفتاری های موجود، در برخورد با کودکان، خود را خوشحال و خندان نشان می دادند. این لازمه و جوهره جوانمردی است که انسان گرفتاری های خارج از خانه را با خود به خانه نیاورد و غصه های خود را هر قدر که باشد، در ظاهر خود، نمایان نسازد. بدون تردید، فرزندانی که محصول تربیت چنین خانواده هایی هستند از روانی سالم، روحیه ای قوی و نفسی مطمئن برخوردار خواهند بود.