جنگ از دیدگاه قرآن
جنگ یکی از پدیدههایی است که جامعهشناسان و متفکران اجتماعی پیرامون آن به اظهار نظر پرداخته و جنبههای گوناگون آن را از دیدگاههای مختلف مورد مطالعه قرار دادهاند، اگرچه این عطف توجه بسان سایر پدیدهها و مسائل اجتماعی نبوده است و جامعهشناسان به این پدیده نسبت به سایر جوانب زندگی اجتماعی کمتر توجه کردهاند.اندکی تأمّل در تاریخ جامعهشناسی بخوبی بیانگر این امر میباشد، به همین دلیل گفتهاند که در مورد جنگ از لحاظ جامعهشناسی مجموعه نظری قابل قبول عامّی وجود ندارد. با این همه، مطالعاتی که جامعهشناسان درباره جنگ انجام داده و نظریاتی که در این زمینه ارائه دادهاند شامل جوانب گوناگون این پدیده میباشد از قبیل:علل ایجاد جنگ، اثرات اجتماعی-اقتصادی جنگ، عواملی که منجر به پیروزی یا شکست در جنگ میشود و مانند اینها.مادر این مقاله پس از ذکر مختصر برخی از این نظریات به مطالعه دیدگاه قرآن پیرامون جنگ خواهیم پرداخت. گروهی از محقّقان و صاحبنظران، جنگ را جزء طبیعت آدمی دانسته و سرچشمه ستیزهجویی انسان را در سرشت او جستجو میکنند، گروهی دیگر بر عکس، جنگ و ستیزه را جزء طبع آدمی ندانسته و معتقدند که بروز این پدیده، علت اجتماعی دارد و زندگی اجتماعی است که انسانها را وادار به جنگ مینماید.از این گذشته تکرار جنگ در ادوار تاریخ زندگی بشر، موجب شده که عدهای گمان کنند که جنگ یک عنصر پایدار و لازمه زندگی انسان میباشد و نظریات خود را بر پایه ضرورت و اجتنابناپذیری مبارزه و کشمکش قرار میدهند، نویسندگانی مانند اشتاینمتز (ztemnietS) و گومپلوویچ (zciwolpmuG) از این دستهاند 1 ، وعدهای را نیز عقیده بر این است که جنگ عنصری پایدار در زندگی انسان نبوده و سرانجام از زندگی بشر حذف خواهد شد. از جمله کسانی که توجه نسبتةزیادی به جنگ کرده و آراء تقریبا مفصلی در این زمینه ارائه نموده است، ابن خلدون متفکر بزرگ اسلامی و پایهگذار واقعی جامعهشناسی علمی است، او یک فصل از مقدمه ارزشمند کتاب خود«کتاب العبر...»را مستقلا به بررسی این پدیده اختصاص داده است، یعنی فصل سی و هفتم از باب سوم کتاب اوّل تحت عنوان«در جنگها و روشهای ملتهای مختلف در ترتیب و چگونگی آن»، اگرچه در سایر فصول نیز بهطور پراکنده به اقتضای بحث، مطالبی راجع به جنگ ابراز نموده است. ابن خلدون از جمله کسانی است که جنگ را جزء طبیعت آدمی دانسته و مینویسد:«باید دانست که انواع جنگها و زد و خوردها از نخستین روزگاری که خداوند مردم را آفریده است پیوسته در میان آنان روی میداده است و اصل آن از کینتوزی و انتقام گرفتن یکی از دیگری سرچشمه میگیرد و آنوقت وابستگان و خداوندان عصبیّت هریک از دو دسته پیکارکننده به هواخواهی و تعصّب وی بر میخیزند.پس هنگامی که بدین سبب دو گروه به نبرد با یکدیگر برانگیخته شوند
ادامه مطلب... |