ضرورت درمان نگرانى ها
با بیان برخى عوارض بد ناراحتى هاى روحى روشن شد که بشر از این جهت چه در زندگى فردى و چه در زندگى اجتماعى ، خسارت هاى جبران ناپذیرى مى بیند. براى رفع این خسارت ها باید به درمان این بیمارى روحى پرداخت و از آن رهایى یافت و یا آن را کاهش داد.
براى درمان ، نخست باید علل و عوامل این بیمارى ها بررسى شود، آن گاه به راه هاى درمان پرداخت .
عوامل نگرانى هاى روحى
هر چند عوامل ناراحتى هاى روحى بسیار است ، ولى عمده آنها به امور زیر برمى گردد:
1. نارسایى هاى معیشت و امور اقتصادى ،
2. مواجه شدن با حوادث تلخ و دردناک ،
3. زوال جوانى و اندیشه مرگ و نیستى ،
4. مشاهده تبعیض ها، تفاوت ها، ظلم ها و ستم ها،
5. آرزوها و نرسیدن به آنها.
الف ) نارسایى هاى اقتصادى
در جهان کنونى ، فضا و روح انسان ها را اندیشه دنیاطلبى و آسایش خواهى و ثروت اندوزى پر کرده است و طبیعى است که انسان به همه خواسته هاى مادى و مظاهر و مصادیق آن دسترسى پیدا نمى کند و در نتیجه موجب تشویش روحى و افسردگى خاطر مى شود و از درون با شدت گرفتن این ناراحتى ها، نزاع ها و تضادهاى درونى ، در روح او اختلال ایجاد مى شود و ناراحتى هاى روانى او شکل مى گیرد.
ب ) حوادث تلخ و دردناک
بشر، خواه ناخواه ، در کنار خوشى ها و شیرینى ها و موفقیت ها، دچار شکست ها، رنج ها و مصایب و مشکلات جسمانى و تلخى ها و بلایاى زمینى و آسمانى و ضرر و زیان ها خواهد شد، که بسیارى از آنها اجتناب ناپذیر و غیر قابل پیشگیرى است که این نیز موجب بروز ناراحتى و فشارهاى روانى و عصبى مى شود.
ج ) زوالجوانى و اندیشه مرگ و نیستى
دوران جوانى ، دوران طراوت زندگى است و بیشتر لذتها در سایه نیروى جوانى نصیب انسان مى شود، از این رو، جوانى ، مرحله اى از زندگى است که انسان خواهان بقاى آن است و نیز از پیرى که دوران شکستگى و ضعف و احیانا سربارى است گریزان و از همه اینها بالاتر اندیشه مرگ و نیستى و چشم بستن از هستى و اندوخته ها و واگذارى آنها به دیگران چون پتکى کوبنده انسان را رنج مى دهد و فضاى وجود او را هراسناک مى سازد.
د) تبعیض ها و تفاوت ها
انسان که وارد صحنه اجتماع مى شود مشاهده تبعیض ها و تفاوت ها او را آزار مى دهد. مى بیند بسیارى از مردم به مقام هاى عالى و درخشانى رسیده و از ثروت هاى باد آورده اى برخوردارند و عده اى به خاک و خون کشیده مى شوند و گروهى در سایه زور و تزویر و دروغ و نیرنگ زندگى هایى آسوده و مرفه دارند و بسیارى با زحمت فراوان و تلاشى شبانه روزى ، حتى قادر به تامین زندگى ابتدایى و تهیه قوت لایموت خویش نیستند و یا در سایه یک سرى استعدادها و سرمایه هاى ذاتى به درجات والا و مراتب بلند مى رسند و دیگران به دلیل محرومیت از این استعدادها، از رسیدن به چنین مراتبى بى بهره اند و...
هر کدام از اینها نگرانى هاى روحى ایجاد مى کند، زیرا مشاهده این امور انسان را در انتخاب ((حق و باطل )) مردد ساخته و متحیر و سرگردان مى کند که :
کس نمى داند در این بحر عمیق سنگریزه قرب دارد یا عقیق
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » م- ح ( جمعه 88/12/7 :: ساعت 4:26 عصر )