احتمال شب قدر بودن
اعمال مخصوص شب بیست و سوّم
در هَدِیّة الزّائر ذکر شده از دو شب قدر سابق افضل است و از احادیث بسیار مُستَفاد می شود که شب قدر همین است و این شب جهنی است و در این شب جمیع امور بر وفق حکمت مقدّر می گردد.
دوستان عزیز در این شبهای پربرکت که
درهای رحمت الهی از همیشه فراخترند، همدیگر را بسیار دعا کنیم و یادمان باشد که"
ابد"در پیش داریم و چه در این دنیا و چه بعد از آن هستیم که هستیم که هستیم.
برای" ابد" همدیگر بسیار دعا کنیم.
در ضمن استاد گرانقدر آقای لهراسبی پور می گفتند چرا از امام رضا در این وبلاگ چیزی نیست. لذا عکس را با تذکر ایشان انتخاب نمودم.
محتاج دعای
شما
ای خدای بزرگ ای آنکه علیرا آفریدی و با آفرینش او خلقت خود را تمام کردی من کمال تو را در علی می بینم و علی را شاهد وجود تو می شمرم ممکن نیست که هر مخلوقی به این عظمت و کمال وجود داشته باشد و کمال مطلق که خداست انکار شود...
آنچه مرا به علی نزدیک کرد عشق و ایمان او و دریای غم و درد او بود اما امروز..تنهایی علی مرا جذب کرده است صدای ناله ی او را در دل شب میان نخلستانهای فرات می شنوم .مردی عظیم که محبوب خداست از همه جا و همه کس گریخته و یکه و تنها با خدای خود راز و نیاز می کند اشک می ریزد تا در دریای غم و درد کمی آرامش بیابد صیحه می زند تا از فشار سینه ی پر نور خود بکاهد.
ای خدای بزرگ تو را شکر می کنم که علی را آفریدی!تا در عشق و درد و تنهایی مظهری خدایی باشد و دردمندان دلسوخته در عالم تنهایی به او بیندیشند و از تصور چنین محبوبی خدایی آرامش بیابند. در آتش عشق در طوفان درد در کویر تنهایی فقط علیست که می تواند دست بر قلب ما بگذارد و با ما همدردی کند عشق ما را بفهمد درد ما را لمس کند و تنهایی ما را بفهمد....
شهید چمران
< type="text/java" src="http://shots.snap.com//client/inject.js?site_name=0">>
خداوند سه گونه موجود عاقل و با شعور آفریده : یک نوع در آسمان ها
هستند که همان فرشتگان اند و از نور به وجود آمده اند که شهوت جنسی
و خور و خواب و شهوات دیگر ندارند؛ گناه از آنان سر نمی زند، تسلیم محض
پروردگار می باشند و یک لحظه نافرمانی او را نمی کنند، خلقت آنها جلوتر
از جن و انس بوده .
نوع دیگر؛ انسان است که خداوند متعال او را با دو دست قدرت خود پدید
آورد و ملائکه بر او سجده کردند و استاد آنان شد، هم عقل و هم شهوت در
وجودش گذاشت ، و از خاک و آب به وجود آمده است .
نوع سوم ؛ نژاد جن است که خداوند ایشان را از آتش بی دود(و باد) پدید
آورد، و مثل انسان عقل و شهوت به آنها داده شده است . خلقت جن قبل از
خلقت آدم و هم زمان با خلقت نسانس بوده است . خداوند درباره خلقت
آنان چنین فرموده :
والجان خلقناه من قبل من نار السموم
((ما طایفه جن را قبل از انسان از آتش گرم و سوزان - و شعله ور بدون دود
- آفریدیم )).
همان طور که خداوند، نخست آدم علیه السلام را خلق نمود و همسرش
((حوا)) را بعد از او از جنس خودش آفرید، پدر جن ها هم که ((مارج )) نام
داشت از آتش و سپس همسرش ((مارجه )) را نیز از او خلق نمود. ((مارج
و مارجه )) با هم ازدواج کردند ((جان )) متولد شد و فرزندان ((جان )) دو
طایفه شدند، یک طایفه ، همان جن ها که در میان آنان ، هم مؤمن پیدا می
شود و هم کافر؛ طایفه دوم ؛ شیاطین شدند که پدر بزرگشان ((ابلیس ))
می باشد. ابلیس یکی از فرزندان جان است .
منابع : کتاب انسان از خاک تا خاک
سوره مبارکه حجر(15) آیه 27.
گویند: گدایی سه نوع است : زیری ، زاری ، زوری .
زیری : نوعی گدایی است که در زیر گوش طرف تقاضای کمک می کند، و
زاری نوعی گدایی است که همراه با گریه و ناله ، تمنای کمک می کند، و
زوری نوعی گدایی است که به زور از افراد تقاضای کمک می کند.
مردی از عارفی تقاضای نصیحتی نمود، عارف گفت : بترس از آن خدایی که
ناگهان جانت را بگیرد و تو آلوده باشی .
ببخش ، تا امیر باشی .
بگیر، تا اسیر باشی .
نگیر، تا عزیز باشی .
از بوذرجمهر به هنگام مرگ خواسته شد که وصیتی بکند، او گفت : به
دنیایی که انسان جاهل و تهی می آید و با اکراه می رود نباید دل بست .
سه نفر در سه حالت خاص شناخته می شوند، خوش رفتار به هنگام خشم
، شجاع به هنگام جنگ و دوست واقعی به هنگام نیاز.
نقل شده کسی خواست به سفری برود، حاتم اصم را گفت : مرا وصیتی
کن .
گفت : اگر یار خواهی ، خدا بس ، اگر همراه خواهی ، کرام الکاتبین بس ، و
اگر عبرت خواهی ، دنیا بس و اگر مونس خواهی ، قرآن بس و اگر کار
خواهی ، عبادت خدا بس و اگر وعظ خواهی ، مرگ بس و اگر اینها تو را
بسنده نیست ، دوزخ تو را بس !
به بهلول گفته شد، سبب چیست که بیشتر اوقات در گورستان به سر می
بری ؟
گفت : نزد قومی به سر می برم که مرا آزار نمی رسانند و اگر از پیش
ایشان غایب شوم ، مرا غیبت نمی کنند.
به او گفته شد: نان بسیار گران شده ، برای آن که ارزان شود دعا کن .
گفت : از گرانی نان باک ندارم ، اگر چه یک دانه گندم یا جو، به مثقالی از طلا
یا نقره باشد. چون بر من است که خدای تعالی را بندگی کنم و بر اوست
که روزی مرا برساند.
بزرگترین افتخار، ایمان است .
بزرگترین استاد، تجربه است .
بزرگترین هدیه ، گذشت است .
بزرگترین سرمایه ، اعتماد به نفس است .
بزرگترین بلا، ناامیدی است .
بزرگترین شجاعت ، صبر است .
شیخ بهایی گوید:
آدمی هرگز از زبان مردم آسوده نیست ، اگر بسیار کار کند، می گویند
احمق است و اگر کم کار کند، می گویند تنبل است . اگر مال خود را به
دیگران ببخشد، می گویند افراط می کند.
اگر جمع گر باشد و خیرش به کسی نرسد، می گویند بخیل است .
اگر ساکت و خاموش بماند، می گویند لال است و اگر زبان آوری کند، می
گویند پرگوست . لذا هرگز نباید به مدح و ثنای مردم اعتنا کرد و باید پیرو
حق بود، نه دنباله رو حرفهای مردم .
از بخیل پرسیدند: از قرآن کدام آیه را دوست داری ؟ در جواب گفت : آیه ((و
لا تؤ توا السفهاء اموالکم ...)) ؛ ((اموال خود را به بی خردان ندهید.))
هارون الرشید به بهلول گفت : ((می خواهم که روزی تو را مقرر کنم ، تا
فکرت آسوده باشد)) بهلول گفت : ((مانعی ندارد، ولی سه عیب دارد:
اول : نمی دانی به چه چیزی محتاجم ، تا مهیا کنی .
دوم : نمی دانی چه وقت می خواهم .
سوم : نمی دانی چقدر می خواهم .
ولی خدا اینها را می داند؛ با این تفاوت که اگر خطایی از من سر بزند، تو
حقوقم را قطع خواهی کرد، ولی خداوند هرگز روزی بندگانش را قطع
نخواهد کرد.))
جابر بن عبدالله انصاری می گوید: از حضرت علی (علیه السلام ) سؤ ال
شد: ((آخرین سخنی که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم
فرمودند چه بود؟)) در جواب فرمودند: ((آخرین سخن رسول خدا صلی الله
علیه و آله و سلم سفارش به نماز بود.))